دانلود مستقیم فیلم داگویل Dogville 2003 دانلود با لینک مدیافایر و زیرنویس فارسی
imdb; 7.9/10
کارگردان: لارس فون تریه
براي دانلود روي خواندن مطالب ديگر کليک کنيد
لارس فونتریه، دانلود فیلم نیکول کیدمن، دانلود روستای سگ، دانلود فیلم داگویل 2003 ، دانلود مستقیم فیلم داگویل ، دانلود فیلم Dogville 2003
دانلود
http://www.mediafire.com/?udnmizizmag
http://www.mediafire.com/?gjm3mcyj1wt
http://www.mediafire.com/?2itm1gxznzj
http://www.mediafire.com/?amungocmnd5
پسوورد: asanfilm.blogspot.com
باز کردن فایل با برنامه ffsj
زیرنویس هماهنگ شده با فیلم
http://www.mediafire.com/?23qom3iedud
داگويل رمان تصويري نه فصلي است كه توسط لارس فون تريه دانمارکی و بر اساس نمايشنامهاي عميق و فلسفي از برتولت برشت ساخته شده است. نميدانم فون تريه چه بلايي بر سر نمايشنامه آورده اما نتيجه شاهكاري مثال زدني است. فيلمي كه بار هرمونتيكش بر ساختار فرماليستياش ميچربد و ميكوشد انسان را و تنها انسان را در موقعيتي قائم به خلقت و سرنوشت نقد كند. داگويل حرفهاي بسياري دارد و بهتر است براي تحليل آن ابتدا لايههاي داستان ورق بخورد تا بتوان در خلال مسائل پيچيده مطرح شده به نتيجه گيري مطلوبي دست يافت. داگويل نام روستايي در قلب كوهستانهاي امريكاست اما اين اهميت ندارد، بحث امريكا يا قوميت يا ملت خاصي نيست، مسئله مورد نظر جامعه بشري است. لذا داگويل نماينده كل آدمهايي است كه در جهان آفرينش زندگي ميكنند اما چگونه؟ آيا آنها واقعاً زندگي ميكنند به روشي كه از نظر فلسفي درست و ارزشمند است؟ اين گونه نيست. اين جامعه به ظاهر متمدن و انسانزده از داخل در حال انزوال و پوسيدن است. معني لفظي داگويل هم «سگداني» يا «شهر سگها» است از اين رو داستان از يك باغوحش شروع ميشود كه حيوانهاي آن دوپا دارند و ناطق هستند. گريس (با بازي نيكول كيدمن) كه نماينده موهبت الهي، پاكي و صداقت است به عنوان يك هديه تصادفي به اين جامعه تقديم ميشود، اما انسان آزمند و وحشي با او چه ميكند؟ آنها خود را و از پي آن صداقت و افتخار بشري را به لجن ميكشند و فون تريه به خوبي نشان ميدهد كه آدمي بخت خود را ويران كرده و رعايت و نگهداري حدود و موازين انساني در قاموسش نيست. گريس خوبي ميكند و بدي ميبيند. اين البته فينفسه چيز جديدي نيست اما نحوه ارائه آن تغيير كرده است. از طرفي در اين جامعه پرآشوب آيا واقعاً كسي وجود ندارد كه سرش به تنش بيارزد؟ فون تريه ما را گمراه ميكند و ابزار اين كار تام است. تام سنبل آدمهايي است كه ارزشها را يا ميشناسند و يا وانمود ميكنند كه ميشناسند و در ميدان عمل تهي و پوشالي هستند. عشقي كه بين او و گريس ايجاد شده تلويحاً عشق انسان وارسته به ارزشهاست اما همين انسان وقتي منافع را در خطر ميبيند ارزشها را زير پا ميگذارد و از روي غريزه عمل ميكند. گويي بدبيني فون تريه (يا برشت) لبه تيزي دارد كه نشان ميدهد جامعه بشري تمام شده و اگر خوب وجود داشته باشد از روي اراده و پنداري غريزي و قهقرايي است. درماني وجود ندارد و هرچه هست پليدي است. آدمهاي فيلم ابتدا خود را منزه جلوه ميدهند؛ همان چيزي كه تك تك ما در برخوردهاي اوليه انجام ميدهيم و از بيان حقايقي تلخ درباره شخصيت خود ابا داريم. با پيشبرد داستان، آدمها كمكم چهره عوض ميكنند و ديو درونيشان از پيله اختفا و دورنگي بيرون ميآيد و در انتهاي فيلم متوجه ميشويم كه حقيقتاً در يك سگداني زندگي ميكنيم. بعد از تماشاي فيلم انسان از خودش منزجر ميشود و اولين سوال اين است كه ما كداميك از اين آدمهاي به استحاله رفته هستيم؟
فيلم تنها يك لوكيشن دارد و خانهها و خيابانها با خطوط سفيد مشخص شدهاند و فيلمبرداري در اغلب سكانسها دستي و روي شانه است. اين كه صحنههاي فيلم شبيه تئاتر است و ديوار و پنجره انتزاعي هستند و ديده نمی شوند چه دليلي دارد؟ قطعاً فون تريه قصد نداشته يك تلهتئاتر يا به عبارتي سينماتئاتر توليد كند. اين كار از روي عمد و به درستي انجام شده است. فونتريه ميخواهد بيننده در جاي خدا نشسته باشد و از چشم يك الهه به وقايع بنگرد و تحليل بكند. دليلش اين است كه ديوارهاي نميتوانند جلوي ديدگان خداوند را بگيرند و او طبق اعتقاد همه اديان توحيدي «ناظر بر اعمال انسانهاست.» پس، ما ديوارها و حتي درختان و مناظر اطراف شهر را نميبينيم. هرچه هست آدمها و روابط بين آنهاست. يكي از سكانسهاي نمادين و عجيب فيلم جاييست كه شهروند كور در خانه نشسته و گريس پنجره را باز مي كند و در پشت پنجره هرچه هست نور و جنگل است (تنها جايي كه در فيلم يك منظره طبيعي ميبينيم). اين سكانس به طور استعاري نشان ميدهد كه انسانهايي كه نميبينند بيشتر به طبيعت و خاستگاه خود نزديكترند و آنهايي كه چشم دارند تنها نظر بر منظر پليديها انداختهاند. هرچند كه با بسته شدن پنجره او لامسه را جايگزين بينايي ميكند و به جاي ديدن زشتيها آنها را لمس مينمايد. پدر گريس (با بازي جيمز كان) نماد خود خداست، آن پروردگاري كه جبار است و انسانها را به خاطر زير پا گذاردن درستي و صداقت مستحق عقوبت و عذاب ميبيند. ديالوگهايي كه بين گريس و پدرش رد و بدل ميشود نشاندهنده اين واقعيت است. در اينجاست كه به قدرت لايزال پدر گريس و اينكه همه چيز بر اساس تصميم و اراده او ميتواند تغيير و دگرگوني داشته باشد ميتوان پي برد. هرچند فيلم از نظر جامعهشناسي نيز قابل تامل است و به خوبي نشان ميدهد كه محيط و ناهنجاريها چگونه ميتوانند بر انسان در درجه اول و ارزشهاي او در درجه دوم تاثيرات منفي داشته باشند. در انتهاي فيلم همه آدمهاي بدكار به مجازات ميرسند و به جز يك سگ هرموجود زندهاي كه در داگويل وجود دارد كشته ميشود. اين سگ با خطوط سفيد روي زمين نقاشي شده و در كل فيلم تنها صدايش را ميشنويم اما در سكانس انتهايي اين نقاشي بر يك سگ واقعي فيد ميشود؛ استعاره از اينكه وقتي شرارت از بين ميرود حقيقت و درستي رنگ ميگيرد و حيات پيدا ميكند. فيلم به طور كلي نقد انسان است. انساني كه نميبايست خود را فراموش بكند و همواره از خالق خود بهراسد. البته توجه به خدا كه در فيلم مشهود است از اعتقادات كارگردان نشات گرفته است؛ كما اينكه ميدانيم فون تريه مذهبگرا و كاتوليك است. اين روز واقعه و رستاخيزي كه در داگويل به نمايش درآمده قصد دارد نقش عقوبت و مجازات را دو چندان كند اين كار به خوبي به انجام رسيده است. داگويل فلسفه خلقت و زندگي است و اصالت غريزه را نكوهش ميكند. در انتهاي فيلم تنها يك سوال باقي ميماند، چه درماني براي اين بيماري فلسفي-اجتماعي وجود دارد؟ فون تريه جواب را به عهده ما گذارده است. داگويل فيلمي ناتوراليستي و ارزشمدار است و نوعي دلسوزي براي جنس انسان را نيز در زمينه دارد. بايد فونتريه را براي دقت در ميزانسن، نور، دكوپاژ و بازيها تحسين كرد. بايد كوشش كرد كه سرنوشت داگويل براي دنياي واقعي ما (يا داگويل واقعي) تكرار نشود. به اميد آن روز.
درباره برتولت برشت
برتولت برشت (۱۰ فوریه ۱۸۹۸ - ۱۴ اوت ۱۹۵۶) نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر و شاعر آلمانی بود.او را بیشتر به عنوان نمایشنامهنویس و بنیانگذار تئاتر حماسی، و بهخاطر نمایشنامههای مشهورش میشناسند. اما برتولت برشت علاوه بر این که نمایشنامه نویسی موفق و کارگردانی بزرگ بود، شاعری خوشقریحه نیز بود و شعرها، ترانهها و تصنیفهای پرمعنا و دلانگیز بسیاری سرود.
او سرودن شعرهایش را در ۱۵ سالگی و پیش از نمایشنامهنویسی آغاز کرد و نخستین سرودههایش را بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷ سرود و آنها را در نشریات محلی منتشر کرد. در سال ۱۹۱۸، هنگامی که به خدمت سربازی اعزام شد افزون بر کار در بیمارستان نظامی پشت جبهه، سرودههایش را همراه با نواختن گیتار برای سربازان میخواند و آنها را مجذوب نوای گرم و سرود دلنشین خود میکرد.
شعرهای نمایشی برشت را از مهمترین آثار او دانستهاند. اینها شعرهایی هستند که به صورت سرود، تصنیف یا ترانه وارد نمایشنامههای او شده و به مناسبتهای موضوعی خاص یا برای غنا بخشیدن به موضوع و افزایش اثرگذاری، به صورت پیش درآمد، میانپرده، موخره یا در میان متن آوردهشدهاند. این شعرها اغلب طنزآمیز یا هزلآمیز هستند و زیر پوستهٔ شوخطبعانهٔ خود مفاهیم بسیار جدی و آگاه کننده داشته و پیامرسان ایدههای نقادانه و اجتماعی برشت هستند. بیشتر نمایشنامههای برشت دربرگیرندهٔ یک یا چند سرود، ترانه و شعر است. از آثار او ميتوان به زندگی گالیله، ننه دلاور و فرزندانش، زن نیک ایالت سچوان، دایره گچی قفقازی، آدم آدم است، ارباب پونیتلا و نوکرش ماتی، مادر، سرود آنکه گفت آری و آنکه گفت نه اشاره كرد. (منبع: دانشنامه آنلاين ويكيپديا)
درباره لارس فون تريه
با نام اصلى لارس تريه در ۳۰ آوريل ۱۹۵۶ در كپنهاگ دانمارك به دنيا آمد و از سن ۱۵ سالگى جذب دنياى فيلم و سينما شد . فيلم سازی را با كارهای سوپر ۸ و فيلم های ۱۶ ميليمتری آغاز كرد و بعدها برای تحصيل در سينما وارد مدرسه فيلم دانمارك شد . در انجا بيش از ۴۰ فيلم تبليغاتی ساخت و سرانجام در ۱۹۸۳ فارغ التحصيل شد . او را به عنوان محرك اصلی و احياكننده فيلمسازی در دانمارك می شناسند و معتقدند كه تاثير بسزايی در پيدايش نسل نوی كارگردانان دانمارك و سراسر جهان داشته است . اهميت فيلم های فون تريه فقط به خاطر نقش محوری او در شكل گيری پيمان دگما ۹۵ نيست ، فيلم های او از نطر نوع ﴿گونه﴾ دامنه ای بسيار وسيع دارند و از آونگارد گرفته تا بازسازی كلاسيك های قديمی را شامل می شوند .
نخستين فيلم های كوتاه او از نظر سبك شناسی ، تجربياتی كاملا" ابتكاری در زمينه مضمون و استفاده از نمادها و استعاره ها هستند و بَعدها همين مضامين و استعاره ها نقش هايی عمده در فيلم های بلندش ايفا می كنند . وی در بيان سينمايی سبكی ايجاد كرده كه از نظر استعاری سنگين و از لحاظ حسی بسيار قوی است .
فون تريه كار خود را با تريلوژی ﴿سه گانه﴾ اروپايی اش با عنوان "تريلوژى اروپا" ، بطور همزمان در دانمارك و سراسر جهان تثبيت كرد . فيلم های اين سه گانه با نمايش آسيب های روانی اروپای آينده به خوبی از روی سبك تجربی و شخصی فيلمساز قابل شناسايی هستند .
اين سه فيلم عبارتند از :
۱۹۸۴ - "عنصر جنايت" ۱۹۸۷ - "اپيدميك" ۱۹۹۱ - "اروپا" ﴿"زنتروپا"﴾
در ۱۹۹۱ لارس فون تريه و پيتر آلباك جنسن ﴿تهيه كننده فيلم "اروپا"﴾ شركت فيلمسازی "زنتروپا اينترتينمنتز" را تاسيس كردند كه امروزه به قدرت اول ِ توليد فيلم در كشورهای اسكانديناوی تبديل شده است .
فيلمهاي بلند او عبارتند از:
۱۹۸۴- عنصر جنايت ﴿Element of Crime﴾ : لارس فون تريه در ۱۹۸۴ نخستين فيلم داستانی و بلندش با نام "عنصر جنايت" را تكميل نمود كه خودش آن را "فيلم نوار امروزى" قلمداد مى كرد . اين فيلم در جشنواره هاى كن ، شيكاگو ، و مانهايم جوايزى به دست آورد .
۱۹۸۸ - اپيدميك ﴿Epidemic﴾ : كه در كن مورد استقبال قرار گرفت .
۱۹۹۱ - اروپا ﴿Europe﴾ : يا "زنتروپا" كه جايزه ويژه هيئت داوران كن و جوايز ديگری در جشنواره فيلم استكهلم و پورتوريكو و بلژيك را به خود اختصاص داد .
۱۹۹۶ - شكستن امواج ﴿Breaking the Waves﴾ : با ستايش منتقدان همراه شد . فيلم با بازى اميلى واتسون ﴿كه كانديد اسكار بهترين بازيگر زن هم شد﴾ و استلان اسكارسگارد درباره داستان زندگی زوجی بود كه درگير ماجرايی عاطفی می شدند . شوهری كه از كمر به پايين فلج شده بود به گونه ای غيرعادی عشق همسرش را به خود امتحان می كرد . او از همسرش می خواست تا با مردان ديگر همخوابه شده و احساسش را برای وی تعريف كند .
۱۹۹۸ - احمق ها ﴿Idiots﴾: يك كمدی غيرمتعارف و ماجراجويانه محسوب می شد . فيلم به گروهی جوان حدود ۲۰ ساله ء باهوش مى پردازد كه در شورشی بر عليه ساختارهای زندگی اجتماعی ، انجمنی تشكيل داده و در آن چون ابلهان رفتار می كنند . احمق ها هرجا می روند هرج و مرج ايجاد كرده و هر كاری بتوانند برای سرزنش و عصبانی و شوكه كردن ديگران مرتكب می شوند .
۲۰۰۰ - رقصنده در تاريكی ﴿Dancer in the Dark ( : بيورك خواننده ايسلندی در نقش زنی بازی می كرد كه در سال های دهه ۶۰ به امريكا مهاجرت كرده و خيال می كند وارد دنيای هاليوود شده است ، فيلم نخل طلای كن را برای فون تريه و جايزه بهترين بازيگر زن را برای بيورك به ارمغان آورد .
۲۰۰۴ - داگ ويل ﴿Dogville﴾ با بازی نيكول كيدمن در نقش زنى با يك راز خطرناك در سال ۲۰۰۳ توسط او نوشته و كارگردانی شد. فيلم جوايز متعددی از جشنواره های مختلف سراسر دنيا به دست آوردبراي دانلود روي خواندن مطالب ديگر کليک کنيد لارس فون تریه، دانلود فیلم نیکول کیدمن، دانلود روستای سگ، دانلود فیلم داگویل 2003 ، دانلود فیلم Dogville 2003، Dogville 2003، Dogville 2003
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر