دانلود مستقیم فیلم Bridge to Terabithia 2007 دانلود با لینک مدیافایر و زیرنویس فارسی
imdb: 7.4/10
براي دانلود روي خواندن مطالب ديگر کليک کنيد
فانتزی،دانلود مستقيم فيلم از مديا فاير، زيرنويس فارسي، پلی به ترابیتا، دانلود فیلم Bridge to Terabithia 2007
کیفیتdvdrip
کیفیت HDRIP
زیرنویس
جوادی)
سینمای ما - تماشاگرانی که به تماشای فیلم «پلی به ترابیتیا» رفتند به دلیل پخش تریلرهای تبلیغاتی تلویزیونی منحصربفرد و جذاب و تاثیرگذار فیلم انتظار داشتند که قسمت دوم «وقایعنگاری نارنیا» را ببینند. هرچند «پلی به ترابیتیا» همان فیلمی که تماشاگران انتظار داشتند نبود اما فیلم چیز به مراتب ارزشمندتر و به همان اندازه جذاب و تماشایی بود. «پلی به ترابیتیا» بر اساس داستان کودکانهای نوشته کاترین پترسون (منتشر شده در سال 1977) که برنده جایزه معتبر نیوبری نیز شده، ساخته شده است. «پلی به ترابیتیا» به طور شگفتانگیز و تاثیرگذاری رابطه یک دختر و پسر نوجوان را محور اصلی قصه خود قرار داده اما تماشای این رابطه میتواند علاوه بر تماشاگران نوجوان و جوان خیلی راحت دلِ تماشاگران بزرگسال را هم بدست آورد و برایشان جالب و تماشایی باشد.
فیلم در زمان حال و از شهری با معماری روستایی آغاز میشود. جِس آرونز (جاش هاچرسون) پسر ده سالهای ست که در کلاس پنجم تحصیل میکند. جیس در خانوادهای پرجمعیت بزرگ شده و در میان چهار خواهر و همینطور پدر و مادرش احساس راحتی و آرامش نمیکند. پدر و مادر جِس آنچنان درگیر مشکلات و مسائل اقتصادی خانوادهاند که فرصت چندانی برای رسیدگی به وضع او و بقیه فرزندانشان ندارند. جِس در مدرسه از سوی بچههای قلدر و زورگو مورد تمسخر و اذیت و آزار قرار میگیرد که البته او سعی میکند نسبت به آنها بیتفاوت باشد. در مقابل، لِزلی (آنا سوفیا راب) قرار دارد. لِزلی که به تازگی به عنوان یک شهروند جدید وارد کلاس شده از یک خانواده ثروتمند و متمول است. لِزلی دختر فعال، پرجنب و جوش، شاداب و سرزندهای ست. پدر و مادر او نویسندهاند و در حال حاضر وقت زیادی برای رسیدگی به وضع دخترشان ندارند، چون هردو به شدت درگیر نوشتن کتاب تازهشان هستند. اما لِزلی هم به نوعی دختر متفاوتی به شمار میرود. او ظاهری پسرانه دارد و مثل جِس دارای ذوق و استعدادهای مختلف هنری ست. هنوز مدت زمانی از ورود لِزلی به کلاس نگذشته که همکلاسیها او را هم مورد تمسخر قرار داده و دست میاندازند. جیس در ابتدا به لِزلی روی خوش نشان نمیدهد اما از آنجایی که هردو آنها در مدرسه مسائل مشترکی دارند به یکدیگر نزدیک میشوند. جِس و لِزلی به تدریج به دوستان خوب و صمیمی یکدیگر بدل میشوند آنها به اتفاق هم در جنگلهای اطراف شهر گردش میکنند و خلاصه اینکه اوقات زیادی در کنار هم هستند. آنها در آن سوی یک خلیج کوچک در نزدیکی شهر مکانی را پیدا میکنند که لِزلی اسم ترابیتیا روی آن میگذارد. در این دنیای خیالی، حوادث و ماجراهای گوناگونی روی میدهد و موجودات عجیب و غریب و شگفتانگیزی از جمله اژدهای پرنده، کرکس پشمالوی هراسانگیز، سربازان و جنگجویان عهد باستان و... در آنجا پرسه میزنند و حادثهآفرینی میکنند که باعث و بانی همه آنها ذهن خلاق جِسی و لِزلی ست. در واقع سرزمین خیالی ترابیتیا فرصتی برای این دو دوست کوچک است تا از سختیها و گرفتاریهای دنیای واقعی رهایی یابند. با وجود این دنیای خیالی، دیگر قلدرها و بزن بهادرهای مدرسه و پدر مادرهای مسامحهکارِ جسی و لِزلی باعث رنج و عذاب آنها نیستند. به تدریج اوضاع در دنیای واقعی و زندگی شخصیشان نیز اندکی بهبود مییابد و...
«پلی به ترابیتیا» فیلمی پویا، سرزنده و پرتحرک است که از صحنههای جلوههای ویژه تهی نیست. اما فیلمساز کاملا مراقب بوده تا بیش از آنچه که لازم است از چنین صحنههایی در فیلمش استفاده نکند. اما چشمگیرتر و باشکوهتر از جلوههای ویژه کامپیوتری فیلم، رابطه دوستانه جِسی و لِزلی ست. «پلی به ترابیتیا» اولین فیلم حرکتِ زنده گابور چابو ست که تا پیش از این در عرصه ساخت فیلمهای انیمیشن فعالیت میکرده. «سیمپسونها» و «روگاتها» از جمله کارهای این فیلمساز محسوب میشوند. قدرت فیلم برآمده از رابطه عاطفی و صمیمیت و دوستی میان جِسی و لِزلی ست. درخشش و زیبایی رابطه پاک و صمیمانه این دو کاراکتر به قدری ست که هیچکدام از نقشهای حاشیهای و مکمل فیلم به چشم نمیآیند. البته جِسی و لِزلی مثل هر دوست و رفیق کم سن و سال دیگر با هم دست به گریبان میشوند، کتککاری میکنند و در خانه و سرکلاس بر سرِ موضوعات مختلف با هم جر و بحث میکنند اما در نهایت رابطه میان آنها عمیقتر و پرشورتر از تمام فیلمهای رمانس تاریخ سینماست.
بار فیلم بیشتر بر دوش دو بازیگر کم سن و سال فیلم، جاش هاچرسون و بخصوص آنا سوفیا راب است. راب با لبخندهای آرامبخش و موهای طلایی کوتاهش حضور، جذبه و شخصیتی تاثیرگذار از خود به یادگار گذاشته. در واقع بازی و حضور او بیشتر یادآور جوانیهای تاتوم اونیل است. در ضمن نباید از کنار بازی رابرت پاتریک (T1000 یا همان مرد جیوهای شکستناپذیر در «ترمیناتور2» را که یادتان هست) در نقش پدر لِزلی بیتفاوت گذشت. او پدری ست که در عین سختگیر بودنش بازهم مردی خونگرم، مهربان و صمیمی ست.
فیلم در زمان حال و از شهری با معماری روستایی آغاز میشود. جِس آرونز (جاش هاچرسون) پسر ده سالهای ست که در کلاس پنجم تحصیل میکند. جیس در خانوادهای پرجمعیت بزرگ شده و در میان چهار خواهر و همینطور پدر و مادرش احساس راحتی و آرامش نمیکند. پدر و مادر جِس آنچنان درگیر مشکلات و مسائل اقتصادی خانوادهاند که فرصت چندانی برای رسیدگی به وضع او و بقیه فرزندانشان ندارند. جِس در مدرسه از سوی بچههای قلدر و زورگو مورد تمسخر و اذیت و آزار قرار میگیرد که البته او سعی میکند نسبت به آنها بیتفاوت باشد. در مقابل، لِزلی (آنا سوفیا راب) قرار دارد. لِزلی که به تازگی به عنوان یک شهروند جدید وارد کلاس شده از یک خانواده ثروتمند و متمول است. لِزلی دختر فعال، پرجنب و جوش، شاداب و سرزندهای ست. پدر و مادر او نویسندهاند و در حال حاضر وقت زیادی برای رسیدگی به وضع دخترشان ندارند، چون هردو به شدت درگیر نوشتن کتاب تازهشان هستند. اما لِزلی هم به نوعی دختر متفاوتی به شمار میرود. او ظاهری پسرانه دارد و مثل جِس دارای ذوق و استعدادهای مختلف هنری ست. هنوز مدت زمانی از ورود لِزلی به کلاس نگذشته که همکلاسیها او را هم مورد تمسخر قرار داده و دست میاندازند. جیس در ابتدا به لِزلی روی خوش نشان نمیدهد اما از آنجایی که هردو آنها در مدرسه مسائل مشترکی دارند به یکدیگر نزدیک میشوند. جِس و لِزلی به تدریج به دوستان خوب و صمیمی یکدیگر بدل میشوند آنها به اتفاق هم در جنگلهای اطراف شهر گردش میکنند و خلاصه اینکه اوقات زیادی در کنار هم هستند. آنها در آن سوی یک خلیج کوچک در نزدیکی شهر مکانی را پیدا میکنند که لِزلی اسم ترابیتیا روی آن میگذارد. در این دنیای خیالی، حوادث و ماجراهای گوناگونی روی میدهد و موجودات عجیب و غریب و شگفتانگیزی از جمله اژدهای پرنده، کرکس پشمالوی هراسانگیز، سربازان و جنگجویان عهد باستان و... در آنجا پرسه میزنند و حادثهآفرینی میکنند که باعث و بانی همه آنها ذهن خلاق جِسی و لِزلی ست. در واقع سرزمین خیالی ترابیتیا فرصتی برای این دو دوست کوچک است تا از سختیها و گرفتاریهای دنیای واقعی رهایی یابند. با وجود این دنیای خیالی، دیگر قلدرها و بزن بهادرهای مدرسه و پدر مادرهای مسامحهکارِ جسی و لِزلی باعث رنج و عذاب آنها نیستند. به تدریج اوضاع در دنیای واقعی و زندگی شخصیشان نیز اندکی بهبود مییابد و...
«پلی به ترابیتیا» فیلمی پویا، سرزنده و پرتحرک است که از صحنههای جلوههای ویژه تهی نیست. اما فیلمساز کاملا مراقب بوده تا بیش از آنچه که لازم است از چنین صحنههایی در فیلمش استفاده نکند. اما چشمگیرتر و باشکوهتر از جلوههای ویژه کامپیوتری فیلم، رابطه دوستانه جِسی و لِزلی ست. «پلی به ترابیتیا» اولین فیلم حرکتِ زنده گابور چابو ست که تا پیش از این در عرصه ساخت فیلمهای انیمیشن فعالیت میکرده. «سیمپسونها» و «روگاتها» از جمله کارهای این فیلمساز محسوب میشوند. قدرت فیلم برآمده از رابطه عاطفی و صمیمیت و دوستی میان جِسی و لِزلی ست. درخشش و زیبایی رابطه پاک و صمیمانه این دو کاراکتر به قدری ست که هیچکدام از نقشهای حاشیهای و مکمل فیلم به چشم نمیآیند. البته جِسی و لِزلی مثل هر دوست و رفیق کم سن و سال دیگر با هم دست به گریبان میشوند، کتککاری میکنند و در خانه و سرکلاس بر سرِ موضوعات مختلف با هم جر و بحث میکنند اما در نهایت رابطه میان آنها عمیقتر و پرشورتر از تمام فیلمهای رمانس تاریخ سینماست.
بار فیلم بیشتر بر دوش دو بازیگر کم سن و سال فیلم، جاش هاچرسون و بخصوص آنا سوفیا راب است. راب با لبخندهای آرامبخش و موهای طلایی کوتاهش حضور، جذبه و شخصیتی تاثیرگذار از خود به یادگار گذاشته. در واقع بازی و حضور او بیشتر یادآور جوانیهای تاتوم اونیل است. در ضمن نباید از کنار بازی رابرت پاتریک (T1000 یا همان مرد جیوهای شکستناپذیر در «ترمیناتور2» را که یادتان هست) در نقش پدر لِزلی بیتفاوت گذشت. او پدری ست که در عین سختگیر بودنش بازهم مردی خونگرم، مهربان و صمیمی ست.
منبه : سینمای ما
کثافت احمق پسورد اشتباه گذاشتی ک....
پاسخحذف