۱۳۸۸ دی ۶, یکشنبه

دانلود مستقیم فیلم کلاور فیلد Cloverfield 2008 دانلود با لینک مدیافایر و زیرنویس فارسی


دانلود مستقیم فیلم کلاور فیلد Cloverfield 2008 دانلود با لینک مدیافایر و زیرنویس فارسی
imdb: 7.4/10

براي دانلود روي خواندن مطالب ديگر کليک کنيد
Cloverfield 2008




دانلود با کیفیت HD
کلیک کنید
 
Password: hd-bb.org
کیفیت حجم 300mb dvdrip
http://www.mediafire.com/?sharekey=18e19dba0fe9a22291b20cc0d07ba4d237d2e848f47830eb


یادداشتی بر فیلم «کلاور فیلد»


سینمای ما -انسان در دام جهانی سرد و هراس انگیز گرفتار شده است. همه اسیر چنگ هیولایی هستیم که همه هستی مان را تهدید می کند و هر لحظه در پی نابودی مان است. در این بی نهایت باید به چه چیز پناه ببریم تا نابود نشویم. بعد از دیدن فیلم «دشت شبدر» این سوالات در ذهن مان نقش می بندد و می فهمیم همه مان چون شبدرهای ضعیفی هستیم که در دشت بی پایان زندگی رشد کرده و زیر لگد هیولاها له می شویم و کاری از دستمان برنمی آید.
«راب هاوکینز» با بازیگری «مایکل استال دیوید»، جوانی است که دوستانش، شب قبل از سفر او از نیویورک به ژاپن، برایش میهمانی کوچکی ترتیب می دهند. لحظاتی بعد از شروع میهمانی هیولای غول پیکری به شهر حمله می کند و هر چیز و هر کسی را که در مقابلش می بیند از بین می برد. همه به دنبال راه فراری می گردند تا خود را نجات دهند. «بًس» با بازیگری «اودت یوست مان»، دختر مورد علاقه «راب»، در آپارتمانش زخمی شده و گیر افتاده است. او با تلفنی از «راب» تقاضای کمک می کند. راب تصمیم به نجات او می گیرد.فیلم با تکنیک دوربین روی دست فیلمبرداری شده است.
این نوع فیلمبرداری محدودیت های زیادی را برای کارگردان و فیلمبردار به وجود می آورد اما چیزی که جالب توجه است، این است که حوادث فیلم خوب به تصویر کشیده شده و در بیشتر موارد دیالوگ ها سر وقت و به موقع بیان شده است. همه صحبت ها و حرکات، طبیعی و به دور از هر نقصی است اما یکی از عیب های محسوس فیلم این است که حالات روانی و درونی بازیگران خیلی مشخص نیست و کمی حالت ابهام برای بیننده به وجود می آورد. محل حوادث فیلم شهر نیویورک است و می توان ارتباطی بین حمله به برج های دوقلو و وحشتی که پس از آن در شهر به وجود آمد را با حمله هیولا به شهر و وحشتی که در این فیلم به وجود می آید، برقرار کرد.
تم این فیلم انسانیت، دوستی و پایداری به زندگی است. سربازهایی که جان خود را برای نجات مردم شهر به خطر می اندازند و برای نابودی هیولای ویرانگر مبارزه می کنند، می جنگند و می میرند. در دنیایی که همگان برای منافع و بقای خود همه قوانین انسانیت را زیر پا می گذارند، «راب» تصمیم می گیرد جان خود را به خطر بیندازد تا «بس» را نجات دهد. از آن جالب تر دوستان «راب» هستند که او را در این عملیات نجات، همراهی می کنند و تصمیم به ترکش نمی گیرند، گرچه همه شان می دانند که احتمال مردن شان زیاد است.
در قسمتی از فیلم عده زیادی در حال عبور از پل «بروکلین» هستند و بیننده ناخودآگاه به یاد کتاب مقدس می افتد. پل میان بهشت و جهنم که گناهکاران از آن نمی گذرند. آیا همه آنها گناهکار بودند که هیولا روی پل به سویشان حمله ور شد؟ در سکانس دیگری از فیلم «هاد»، «لیلی» و «مارلنا» می خواهند تصمیم بگیرند که «راب» را همراهی کنند یا به مردمی که در حال ترک شهر هستند، بپیوندند. این لحظه در زندگی هر کسی حداقل برای یک بار پیش می آید. یک تصمیم نهایی که یا باید برای انسانیت ایستاد و مقاومت کرد و همه خطرات را به جان خرید یا فرار را بر قرار ترجیح داده و با رذالت زندگی کرد. در این لحظه سخت، دوستان «راب» تصمیم می گیرند به او کمک کنند. این یکی از عمیق ترین صحنه های انسانی فیلم است؛ دوستان از خود گذشته، ساده و بی ریایی که در زمان نابودی شهر، دوست خود را تنها نمی گذارند و او را تا واپسین لحظات همراهی می کنند. آنها به دنبال «قهرمان بازی» نیستند و هدف شان فقط نجات جان دوست شان است؛ دوستی که در خطر مرگ قرار دارد. آنها مرگ «جیسون» برادر «راب» را با چشمان خود دیده اند و اگر در آن لحظه نهایی تصمیم به ترک او می گرفتند هیچ ایرادی بر آنها وارد نبود. لحظه مرگ بسیار وحشت انگیز و پراضطراب است و با دیدنش قوی ترین انسان ها هم به لرزه می افتند و خود را می بازند. یکی از ایرادهای دیگری که می توان به فیلم داشت سکانسی است که «راب» مرگ برادر خود را با موبایل به مادر خود اطلاع می دهد. عکس العمل او در این سکانس ضعیف است و بیشتر به نظر می رسد یک خبر عادی را به اطلاع مادرش می رساند تا مرگ برادر خود را.
لحظات پایانی فیلم تراژدی عاشقان است. زوجی که ناامید و هراسان دوربین را در دست خود گرفته اند تا جملات آخر زندگی شان را بگویند. آنها نمی خواهند بمیرند و ترک این جهان با همه تلخی ها و شیرینی هایش برایشان غیرقابل تصور است، چون می دانند در مقابل زهر، تریاق است ولی افسوس که مرگ می آید و همه مان را می بلعد. همه چیز در حال نابود شدن است و در ثانیه های پایانی فیلم در حالی که صداهای هولناک انفجار گوش هایشان را پر کرده است، آخرین جمله زندگی شان را می گویند و هر دو با دوربینی که در دست شان است زیر آوارها مدفون شده و جان می دهند. به نظر می رسد تمامی فیلم به بهانه جمله آخر آن ساخته شده است. جمله یی که بی ریا از اعماق وجودشان گفته می شود، در گوش مان می پیچد، ملکه ذهن مان می شود و دل انسانی مان را می لرزاند؛ «من عاشق تو هستم.» و بعد جز سیاهی چیزی مقابل دیدگان مان نیست، در حالی که تا دقایقی به معنای عشق، دوستی و مرگ می اندیشیم.

منبع: روزنامه اعتما
د

زیرنویس
http://www.all4divx.com/subtitles/CLOVERFIELD/Farsi+Persian/1

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر