۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه

دانلود مستقیم فیلم Hidden 2005 دانلود با لینک مدیافایر و زیرنویس فارسی


دانلود مستقیم فیلم Hidden 2005 دانلود با لینک مدیافایر و زیرنویس فارسی
imdb: 7.3/10
کارگردان: میشایل هانکه
براي دانلود روي خواندن مطالب ديگر کليک کنيد
download film,mediafire دانلود مستقيم فيلم میشل هانکه، دانلود فیلم مخفی 2005 ، دانلود فیلم مخفی میشایل هانکه ، دانلود فیلم آلمانی، دانلود فیلم ژولیت بینوش،


Caché 2005






http://www.mediafire.com/?chuudbf4mda
http://www.mediafire.com/?qldbsnnk2gx
http://www.mediafire.com/?vryjjydcr3m
http://www.mediafire.com/?fnddmsdrcjj
http://www.mediafire.com/?tmnl02mjynq
http://www.mediafire.com/?cd57m2btnjd
http://www.mediafire.com/?0m1zfv91fe2
http://www.mediafire.com/?m0gg4zpbncm
 زیرنویس


فیلم پنهان همان گونه که از اسمش نیز مشخص است فیلمی چند لایه  و با لایه هایی پنهان است فیلم به گونه ای پیش میرود که نمی توان استراتژی خاصی برای تحلیل وقایع فیلم بر مبنای لحن و سبکی که فیلم برای بیان روایت داستان  برگزیده انتخاب نمود .
در لایه ی ظاهری انگار که ما با یک فیلم حادثه ای طرف هستیم که با یک گره افکنی داستان از همان لحظات ابتدایی دراماتیزه میشود فیلم های مشکوک به همراه نامه های تهدید آمیز برای یک خانواده میآید  و نشان از این دارد که توسط عدده ای تحت نظر هستند ترس ها و هراس ها ناشی از این تهدیدها  که اعضای خانواده به آن دچار میشوند و تلاش پدر خانواده برای گشودن معمای نوارها چیزی است که به ظاهر بر اساس  قواعد ژانر حادثه ای فیلمنامه را پیش میبرد و در این راه نیز با باز کردن آرام  گره ها و راز های پشت نوارها تماشاگر را تا پایان با خود  همراه میسازد
اما این فقط لایه ی ظاهری این فیلم است و چیز های پنهان بسیاری محیط بر خط سر راست قصه فیلم است که  به آن پرداخته میشود.
 تماشاگر با دیدن اولیه ی فیلم به دلیل پرداخت خوب فیلمنامه با داستان همراه شده و با آن درگیر میشود  و همراه با ژرز پدر خانواده انگار دارد پرده از یک معما بر میدارد و برای فهمیدن راز نوارها دست به گمانه زنی هم میزند وشاید کسانی را هم بر اساس اطلاعاتی که میگیرد متهم کند   اما در پایان فیلم است که متوجه میشود که رو دست خورده و آنچه به تماشای آن نشسته نه واقعیت اتفاق افتاده که تصویری از واقعیت است که شاید خود او  دوست داشته ببیند و شاید به ساده انگاری خود می خندد که چرا این گونه در داستان حل شده است و فریب آنچه واقعی می پندارد را خورده است و قضاوت کرده است.
در ابتدای فیلم کارگردان ما را از دیدن این گونه ی فیلم بر حذر میدارد تصویری که در ابتدای فیلم بر روی یک خانه زوم شده و ما فکر میکنیم که به تماشای واقعیت نشسته ایم اما خیلی زود متوجه میشویم که آنچه دیده ایم فقط یک نوار بوده است یعنی نه یک واقعیت که تصویری از واقعییت  که شاید اتفاق افتاده یا نه . تاکید کارگردان در همان ابتدا تاکید میکند  که نباید آنچه را میبینیم جدی بگیریم و ان را حقیقت  محض بیانگاریم این موضوع چندین بار در جای جای فیلم تکرار میشود  مثلا جایی که ما فکر میکنیم ژرژ در خیابان در حال رانندگی به طرف خانه ی مجید است اما پس از مدتی میبینیم آن نیز یک نوار بوده است و یا صحنه ای که  او را در راهروی خانه ی مجید نشان میدهد در واقع در میابیم   ما برای فریب خوردن توسط نوار که در این فیلم نمادی از رسانه است چه قدر  مستعد هستیم
دو سکانس دیگر نیز در همان ابتدای فیلم وجود دارد که باز هم به یک نوعی  راهنمایی کارگردان است برای چگونه دیدن فیلم .یکی سکانس استخر که مربی پیرو مرتب او را ندا میدهد که عمیق تر برگردد  و از سطحی برگشتن او شکایت میکند در واقع انگار کارگردان دارد به نوعی مارا هم ندا میدهد که فیلم را عمیق ببینیم و سکانس دیگر جایی که ژرژ که تولید کننده ی یک برنامه تلویزیونی است را نشان میدهد که با مدعوین برنامه در حال گفتگوست در این سکانس دو نکته حائض اهمیت است اول اینکه صحنه ی که پشت سر ژرژ قرر دارد یک ماکت شبیه کتابخانه  است این کتابخانه دقیقا در خانه ی ژرژ نیز وجود دارد یعنی در خانه ی ژرژ هم ما یک کتابخانه درست به همان شکل میبینیم انگار که ژرژ دقیقا همان نقش را دارد در خانه نیز به عنوان یک برنامه ساز و کسی که قرار استتصویر  را تعریف کند  بازی میکند .اما در پایان همین سکانس باز هم هشدار  کارگردان  را به شکل غیر مستقیم داریم  جایی که کارگردان برنامه ژرژ پس از اتمام برنامه او میگوید لطفا حتی در زمان پخش تیتراژ پایانی هم در جای خود بنشینید انگار این جا صدای خود کارگردان یعنی هانکه است که غیر مستقیم  به تماشاگر میخواهد بگوید تا پایان فیلم را دنبال کند و حتی پس از پایان نیز از آن جدا نشود و به آن فکر کند .
حال به تحلیل آدم های فیلم بپردازیم که هر یک علاوه بر نقش خود در داستان از زوایا و شخصیت پردازی پنهانی نیز برخوردارندکه بر اساس دید ما نسبت به اثر جایگاه متفاوتی می گیرند جایگاه هایی که به ظاهر جدا از هم اما درحقیقت  در هم تنیده شده اند و جداپذناپذیرند.
اساسی ترین شخصیت ژرژ است وسعی میکنیم شخصیت های دیگر را نیز در واجهه با او تعریف کنیم  کسی که نقش  پدر خانواده دارد و به ظاهر کسی است که بیشتر از همه احساس خطر کرده و تهدید ها را جدی گرفته است کسی است که داستان توسط او دنبال شده و  جزییات آن توسط او و از نگاه او  روایت میشود در واقع ژرژ در این فیلم به یک اعتبار نقش رسانه را در  دولت داراست  و در حالتی کلی تر اگر رسانه را ابزار دست دولتمردان بدانیم او را میتوان  دولت مرد فرانسوی و به یک اعتبار قیم مردم فرانسه  فهمید. کسی که بیش از همه دغدغه ی امنیت دارد کسی که انگار همه چیز را از پیش میداند و یا چیزهایی بیشتر از بقیه میداند اما لزومی نمی بیند دیگران را از جزئیات آگاه کند خود را باهوش میخواند و نگران خانواده.
نوع شخصیت پردازی ژرژ نیز حائض اهمیت است .او بسیار عصبی است اما در مقابل تهدید چندان هم استوار نیست سکانس مواجهه ی ژرژ با دوچرخه سوار سیاه پوست این مسئله را به خوبی نشان میدهد که ابتدا با کلماتی پرخاش گرایانه و طلبکارانه دوچرخه سوار را مورد خطاب قرار میدهد اما بلافاصله از موضع خود کوتاه میاید.
دیگر نگاه بدبینانه ای است که ژرژ یا به یک اعتبار دولت فرانسه نسبت به مهاجرین دارد .در این جا ما  برای علت این بدبینی به ظاهر با یک تحلیل روانشناسانه ی فرد گرایانه با محوریت ژرژ و حافظه ی تاریخی او طرف هستیم اصطلاح نوار که مثلا در فیلمی مثل بزرگراه گمشده نیز استفاده میشود تا به نوعی هشدار ضمیر ناخودآگاه را بیان دارد د این جا هم به کار میرود این بار هم  در مورد موضوعی که که سرکوب شده و اکنون از طرف ناخودآگاه فرستاده میشود تا بازخوانی شود موضوعی که به ظاهر  دلیلی برای ترس ها و اضطزاب های ژرژ است  . ژرژ در کودکی باعث رانده شدن پسری الجزایری از خانه یشان شده است و این موضوع به ظاهر  او را میآزارد  اما خیلی زود ما متوجه میشویم که ژرژ از این موضوع احساس عذاب وجدان ندارد بلکه صرفا حافظه ی تاریخی و اتفاقاتی که در گذشته افتاده را دستاویزی قرار داده تا بدین وسیله برای هراس ها و نا به هنجاری ها ی مختلف خانواده اش که در این جا نمادی از مردم فرانسه است دلیل بتراشد

.اما بهتر است در این جا اندکی وقایع تاریخی که فیلم به آن ارجاع میدهد و محوریت این فیلم را به خود اختصاص داده مورد بررسی قرار دهیم.
در 17 اکتبر 1961 پلیس فرانسه در شبی که بعد ها به شب سیاه معروف شد ده ها تن از مهاجرین الجزایری را قتل عام میکند که در این فیلم پدر و مادر مجید هم جزئی از همین مهاجرین هستند .
حال این موضوع در حافظه ی تاریخی فرانسوی ها به عنوان یک عمل شوم وجود دارد . اما در سال 2005 ما شاهد شورشی بزرگ در فرانسه بودیم شورشی که به جنبش پا برهنه ها معروف شد . جوانان بیکار فرانسوی از پایه گذاران اصلی آن بودند جوانانی که خیلی زود از خانواده رانده شده و باید مستقل زندگی میکردند اما دولت فرانسه انگشت اتهام را به سمت مهاجرین عرب  یعنی نسل به جا مانده از مهاجرین واقعه ی 1961  نشانه رفت در آن زمان حتی سارکوزی وزیر کشور اعلام کرد که فرانسه را از وجود مهاجرین پاک خواهد کردو لوپن نامزد فاشیست از مهاجرین خواست تا به خانه یشان برگردند.
اما حال به فیلم پنهان بر میگردیم فیلمی که دقیقا در سال 2005 ساخته شده است. مجید به جای مانده از  نسل قربانی   دیروز از مهاجرین الجزایری است و پس از  غیبت پیرو انگشت اتهام اول به سوی مجید  و بعد به سوی پسرش که نمادی از نسل جدید مهاجرین است نشانه میرود در این جا پیرو پسر ژرژ را نیز میتوان نمادی از نسل جوان فرانسوی دانست جایی از فیلم میشنویم که مادرژرژ که  نمادی از نسل قدیم  فرانسه است  از پسرش میپرسد که آیا پیرو  نوه اش به نواختن پیانو علاقه دارد و با پاسخ منفی مواجه میشود یعنی فرانسه که روزگاری مهد هنر شناخته میشد این گونه نسل جدیدش را بدون علاقه به  هنر و  عاصی و  پرخاش گر بی اعتماد به دولت که در این فیلم روابط سرد با پدر حاکی از آن است و بی اعتماد به خانواده میبیند که ارجاع به آن در روابط پیرو با مادرش است
وقتی که تهدید ها روی میدهد تاکید پدر و انگشت اتهام او خیلی زود به سمت دوستان پیرو نشانه میرود در واقع در همان اولین گام نسل جوان برای فرانسه تهدید شمرده میشود و مسئول نا به هنجاری ها  و این موضوع با نگاه روانشناسانه نیز پیوند خورده و به همان وقایع تاریخی گفته شده  ارجاع میابددر واقع انگار مقصود او از دوستان پیرو دوستی مهاجر و خرابکار است دوستی که خود ژرژ در کودکی داشته است .
همسر ژرژ نمادی از مردم فرانسه و به اعتباری نمادی از خانواده است  و پیرو حتی به مادر و به عبارتی دیگر به خانواده هم بی اعتماد است او یک شب را بیرون میماند بدون آنکه به خانواده اطلاع دهد و علت این عدم اعتماد را خیانت کاری مادر و روابط باهمکارش باز گو میکند  .نکته ای دیگر در شخصیت پردازی همسر ژرژ ساده انگاری  اوست و ترس هایی که بر او به عنوان نمادی از جامعه ی فرانسوی حکمفرماست اما به راستی دلیل این ترس ها چیست و تا چه حد واقعی است ؟ و آیا منشا آنها چیزی جز نوار یعنی رسانه است؟ .در این جا اما صداقت همسر  با دروغ گویی ژرژ مواجه میشود رسانه ای که مردم را می فریبد رسانه و دولتی که منکر خافظه ی تاریخی اش میشود و در ارتباط با مردم اصلا رو راست نیست و بی اعتمادی ملت به دولت به تمامی تاکید میشود و دیگر شکاف در خانواده که بی اعتمادی پیرو فرزند خانواده را به آن به دنبال دارد این شکاف در جایی نشان داده میشود که همسر ژرژ با همکارش شام بیرون میرود و رفتن بی خبر پیرو که به نوعی  ارجاعی به شورش  جوانان در سال 2005 است ودر غیاب خانواده صورت میگیرد و جالب آنکه در پس زمینه ی تصویر ما فیلم کشتار اعراب را شاهد هستیم که انگار موضوعی است که قرار است جای علت اصلی را بپوشاند و آن را به جای دلیل واقعی که همانا مشکلات ریشه ای  خود جامعه ی فرانسوی  است به  خورد مردم دهد .  
 در واقع بعد از این که ما مجید را در حال گریه کردن در نوار میبینیم در  سکانس گفته شده در بالا دقیقا یک ارجاع  غیر مستقیم را به همین صحنه گریه کردن  شاهد  هستیم جایی که ژرژ  مشغول کارش است و از صحنه ی تلویزیون درست به مانند همان نوار اما به شکلی دیگر شاهد هجوم وحشیانه به اعراب و متهم کردن آنها در یک فیلم مستند هستیم  انگار که هانکه برای تصویر گریه ی مجید یک شاهد مثال از یک فیلم خبری مستند هم  میآورد .نوع موضع گیری ژرژ هم در این صحنه مهم است که آن را مظلوم نمایی میخواند و وسیله ای برای فریب همسرش و یا به یک اعتبار مردم.در ابتدا ژرژ مجید را متهم میکند اما پس از فیلم به طعنه میگوید که انگار مجید به هدفش که همان مظلوم نمایی برای زن و یا به نوعی  مردم است رسیده است.
در واقع این جا همسر ژرژ است که با هجوم اطلاعات مواجه است از یک طرف داستان ژرژ را میشنود و از طرفی دیگر گریه ی مجید را میبیند از یک طرف شاهد داستان پردازی دولت فرانسه و رسانه ی آنها در باب معضلی به نام مهاجرین است و نسبت دادن انواع اتهامات به آنها و از طرفی دیگر فیلمی از کشتار اعراب را توسط همان دولت میبیند و از طرف دیگر با رفتن پسرش از خانه مواجه است . این ارجاعات به زیبایی بدون آنکه به خط اصلی روایت لطمه بزند و از داستان منحرف شود روایت میگردد و در داستان تنیده شده و حل شده یا به اعتباری دیگر پنهان میشود.در واقع این پنهان کاری خود دلیل مهمتری از جانب کارگردان میتواند داشته باشد و آن اینکه باز خوانی واقعیت وقتی که رسانه آنقدر زیبا داستان خودش  را تعریف میکند و انسان را در داستان غرق میکند چه قدر مشکل است و ساده لوحی و سطحی نگری تماشاگر در مقابل رسانه را انگار به خودش اثبات میکند آنجا که فیلم  را به عنوان نسخه ای ارجاع کننده به واقعیت  به شکل یک تصویر ویدئویی عقب و  جلو میبردو بی اعتبار بودن تصویر را مورد تاکید قرار میدهد.. و البته در این جا باید به ستایش هنر هانکه نیز پرداخت چرا که پرداخت او به موضوعی سیاسی چنان چندلایه و به نوعی پدیدار شناسانه است که انگار او دولت را به مثابه یک انسان روان کاوی میکند و یا زمانی  که میخواهد به موضوعی تاریخی ارجاع دهد انگار جامعه را نیز به مانند یک انسان در نظر گرفته و نگاه جامعه شناسانه را با نگاه روانشناسانه پیوند میدهد.جوری تمام این نگاه ها و تفسیر ها کاملا در خدمت داستان و پیشبرد آن در آمده و فیلم را از یک خطابه سیاسی و یا زنجموره ی تاریخی خارج میکند و به آن در متن زندگی حیات میبخشد .

آنچه جامعه ی فرانسه را تهدید میکند نیز شاید  از نگاه کارگردان در واقع همین رسانه باشد خانه ای که زیر ذره بین قرار میگیرد و رسانه ای که حتی به جزیی ترین حریم خصوصی افراد نیز وارد میشود رسانه ای که  نسل اینده با تصویر بچه ای که دهانش خونین شده را تهدید میکند و رسانه ای خود حتی صاحبان خود یعنی ژرژ را نیز میترساند رسانه ای که گاهی حتی نشانی از واقعیت نیز دارد به مانند همان تصویر مستند یا صحنه ای که در آن گریه کردن مجید را میبینیم اما مهم نقش زن و به یک اعتبار مردم فرانسه است که باید در باب آن داستان پردازی ژرژ یعنی دولت فرانسه را بشنود و نقشش نفشی منفعل است  
.اما برای شنیدن واقعیت قربانی شدن مجید لازم است در واقع مجید با خودکشی خود در مقابل رسانه است که تنها میتواند از زبا ن ژرژ  واقعیت را برای مردم باز گوید و خود را از اتهام برهاند کاری که انگار او در ادامه راه پدر مادرش برای نشان دادن مظلومیتش انجام میدهد تا رسانه یعنی ژرژ را مجبور به گفتن حقیقت کند.
  تازه همین بازگویی واقعیت هم انگار قرار نیست به شکلی روشن باشد جایی که ژرژ برای گفتن اتفاقی که در سالها پیش افتاده از همسرش میخواهد تا همه ی چراغ ها را خاموش کند و در تاریکی کامل این داستان واگویه میشودو تازه پس از مجید انگشت اتهام به سوی پسرش یا به اعتباری نسل بعد نشانه رفته است.
د ر پایان دوربین هانکه درست در مقابل مدرسه ی پیرو که از آن ممکن است  هم پسر مجید و هم پسر ژرژ بیرون بیاید  ثابت میشود انگار نگاه فیلمساز به نسل اینده است و اینکه نسل آینده نیز اینک زیر ذره بین رسانه است و این داستان ها  و ترس ها و هراس ها انگار   همچنان قرار است ادامه یابد .
 دانلود مستقيم فيلم میشایل هانکه، دانلود فیلم مخفی 2005 ، دانلود فیلم مخفی میشل هانکه ،دانلود فیلم آلمانی، دانلود فیلم ژولیت بینوش،

Caché 2005

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر